۱۳۹۰ فروردین ۵, جمعه

از لحاظ آخرش

نگار جواهریان اعصاب نداره، منتظر آقای مجریه. پسر خاله سرش رو می‌خواد گرم کنه.

پسرخاله: لطیفه بگم؟
خانم نگاریان: من که اصلا خنده‌م نمی‌گیره که الان
پسرخاله: حوصله‌تون سر می‌ره.
خانم نگاریان: خب بگین
پسرخاله: هه هه هه . یه روووز، یه مَرده، داشت تو خیابون می‌رفت یه دفـ...    اِ چی گفتم؟؟ نه، می‌خوام بینم چی گفتم؟ 
خانم نگاریان: هیچ‌چی اِ
پسرخاله: بَده دیگه. آخرش بده. اولش خوبه آخرش بده.  ولش کن.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر